
رر
نعمتالله آغاسی | |
---|---|
![]() |
|
اطلاعات پسزمینه | |
نام اصلی | نعمتالله آزموده |
نام مستعار | نعمت نفتی |
تولد | ۲۹ تیر ۱۳۱۸ دزفول |
ملیت | ایرانی |
مرگ | ۱۴ آبان ۱۳۸۴ (۶۶ سال) گوهردشت، کرج |
سبک(ها) | موسیقی عامه پسند |
نِعمتالله آزموده با نام هنری آغاسی (۲۹ تیر ۱۳۱۸–۱۴ آبان ۱۳۸۴) از خوانندگان سرشناس موسیقی مردمپسند و کوچه بازاری اهل ایران بود و جز خوانندگان لالهزاری به شمار میآمد.
او در ۲۹ تیر ۱۳۱۸ از پدری اصفهانی و مادری دزفولی، در دزفول به دنیا آمد.
وی با خواندن آهنگهایی مانند آمنه و لب کارون در سالنهای موسیقی لالهزار تهران علاقهمندان زیادی پیدا کرد. از یادگاریهای بهیادماندنی او شیوهٔ رقص بندری اوست که با چرخاندن دستمالی سفید در دستش انجام میداد. او پس از اجراهای موفقش در لالهزار نخستین خوانندهٔ لاله زاری بود که صدای او از رادیو و تلویزیون ملی ایران پخش شد.
آغاسی از دو ازدواج خود هفت فرزند و دو نوه دارد که یکی از فرزندانش به نام علیرضا اکنون به خوانندگی به سبک و سیاق پدرش مشغول است.
آغاسی به دعوت منوچهر نوذری به سینما راه یافت و در کارنامه سینمایی اش هشت فیلم را ثبت کردهاست.
این فیلمها عبارتاند از:
آغاسی دو سال قبل از فوتش برای اولین بار پس از انقلاب اجازه یافت تا به تئاتر پارس در لاله زار، جایی که فعالیت هنری خود را آغاز کرده بود بازگردد و روی صحنه آواز بخواند. این برنامه چنان مورد استقبال قرار گرفت که مردم، لاله زار را بستند و همین (استقبال) سبب شد که دوباره جلوی خواندن او را بگیرند و باز او را به همان خلوتی که داشت، بازگردانند.
آغاسی در روز شنبه ۱۴ آبان ۱۳۸۴ بر اثر سکته مغزی در سن ۶۶ سالگی در کرج درگذشت و در قبرستان امامزاده طاهر به خاک سپرده شد.
آغاسی و سوسن
مختصات: ۳۵°۴۶′۲۳.۹۵″ شمالی ۵۱°۲۳′۳۵.۱۵″ شرقی
![]() |
|||
نام کامل باشگاه | باشگاه فرهنگی ورزشی پرسپولیس تهران | ||
---|---|---|---|
لقب(ها) | ارتش سرخ[۱] سرخپوشان[۲] قرمزپوشان سرخها[۳] |
||
تاریخ تأسیس | دی ۱۳۴۲[۴] | ||
نام ورزشگاه |
ورزشگاه آزادی تهرانورزشگاه شهید کاظمی تهران (گنجایش: حدود ۹۰۰۰۰ نفر[۵]) |
||
مالک | وزارت ورزش و جوانان | ||
مدیرعامل | علیاکبر طاهری | ||
سرمربی | برانکو ایوانکوویچ[۶] | ||
لیگ | لیگ برتر ایران | ||
۱۳۹۴-۱۳۹۳ | هشتم | ||
|
|||
![]() |
باشگاه فوتبال پرسپولیس تهران باشگاه فوتبالی ایرانی است که در سال ۱۳۴۲ در شهر تهران، پایتخت ایران بنیادگذاری شده[۷] و از باشگاههای زیر مجموعه باشگاه فرهنگی ورزشی پرسپولیس تهران است.
پرسپولیس در جام خلیج فارس بازی میکند و پس از سال ۱۳۴۷، در تمامی ادوار برگزارشده در بالاترین سطح لیگ فوتبال ایران حضور داشتهاست.[۸] این باشگاه یکی از پرافتخارترین[۹][۱۰] و پرهوادارترین[۱۱] باشگاه فوتبال در ایران است و شهرآورد این تیم با استقلال، مهمترین بازی باشگاهی در ایران است. همچنین طبق گزارش کنفدراسیون فوتبال آسیا، پرسپولیس به عنوان پرهوادارترین تیم فوتبال آسیا شناخته شده است و پس از آن دالیان چین و الهلال عربستان در رتبههای بعدی قرار دارند.[۱۲][۱۳] شبکه ورزشی «ایاسپیان» در سال ۲۰۱۲، نیز در گزارشی از باشگاههای پرهوادار آسیا، این باشگاه را بالاتر از دیگر باشگاههای آسیایی، پرهوادارترین باشگاه فوتبال آسیا معرفی کرد.[۱۴]
پرسپولیس از آغاز تاریخ خود، ۹ بار در بالاترین دسته لیگ فوتبال ایران به قهرمانی رسیده (یک جام منطقهای، ۲ جام تخت جمشید، ۴ جام آزادگان و ۲ جام خلیج فارس) و از این جهت رکورددار است. ۵ بار قهرمانی در جام حذفی ایران و یک قهرمانی در جام برندگان جام آسیا از دیگر قهرمانیهای مهم پرسپولیساند. علی دایی، مهدی مهدوی کیا و علی کریمی سه تن از بازیکنان پرسپولیسی هستند که تاکنون بازیکن فوتبال سال آسیا شدهاند.[۱۵]
فدراسیون بینالمللی تاریخ و آمار فوتبال این باشگاه را در رده چهارم برترین باشگاههای فوتبال آسیا در قرن بیستم اعلام کردهاست.[۱۶]
بازیکنان آغازگر نخستین بازی رسمی باشگاه پرسپولیس (پس از پیوستن شاهینیها) برابر تاج در روز ۱۶ فروردین ۱۳۴۷ در ورزشگاه امجدیه.[۱۷] مربی پرسپولیس پرویز دهداری بود.[۱۸] |
باشگاه ورزشی پرسپولیس متعلق به «شرکت سی. آر. سی» در دی ماه سال ۱۳۴۲ به دست علی عبدُه در اوین و جاده قدیم شمیرانات بنیانگذاری شد. باشگاه اصلاً در بولینگ و چند ورزش دیگر فعال بود (بولینگ عبده) و یک تیم فوتبال در دسته دوم تهران داشت.[۱۲][۲۰][۲۱] در آن سو، و در تاریخ ۱۸ تیر ۱۳۴۶؛ باشگاه شاهین که در دهه ۱۳۴۰ بازیکنان زیادی در تیم ملی ایران داشت و در میان مردم محبوب بود، به دستور سازمان ورزش و تفریحات ایران رسماً منحل شد.[۲۲][۲۳] با رایزنیهای عبده با پرویز دهداری (مربی شاهین) و مسعود برومند (سرپرست شاهین)، بیشتر بازیکنان باشگاه شاهین به پرسپولیس پیوستند و باعث شهرت و محبوبیت آن شدند.[۱۲][۲۴][۲۳][۲۵] دهداری مربی و برومند سرپرست پرسپولیس شدند و باشگاه توانست در مسابقات ردهبندی دستههای کشور در گروه خود اول شود و به بالاترین دسته لیگ فوتبال ایران راه یابد.[۱۲] آنها در مسابقات قهرمانی آسیا (مسابقاتی که میان تیمهای ایرانی برای شرکت در جام باشگاههای آسیا برگزار شد) نیز قهرمان شدند و به عنوان نخستین نماینده ایران به جام باشگاههای آسیا رفتند.[۱۲][۲۶][۲۷]
در سال ۱۳۴۸، محمود خیامی، مدیر کارخانه ایران ناسیونال که از هواداران شاهین بود تصمیم گرفت برای تبلیغ خودروی تازهتولید پیکان از بازیکنان پرسپولیس استفاده کند[۱۲] و پس از امضای پروتکل همکاری با عبده[۲۵] بازیکنان پرسپولیس به شکل دستهجمعی به باشگاه پیکان کوچیدند[۲۴] و با این تیم موفق به کسب مقام قهرمانی در جام جام باشگاههای تهران ۱۳۴۸ شدند، در حالی که پرسپولیس در جایگاه یازدهم قرار گرفت.[۲۸] یک سال بعد بازیکنان به پرسپولیس بازگشتند و تحت رهبری حسین فکری،[۲۵] پس از تاج در جای دوم جام باشگاههای تهران ۱۳۴۹ قرار گرفتند.[۲۹] در همین سال دست پرسپولیس از جام منطقهای هم کوتاه ماند.[۳۰]
در سال ۱۳۵۰، پرسپولیس تحت مربیگری آلن راجرز در دومین دوره جام منطقهای به قهرمانی رسید. یک سال بعد، عبده اعلام کرد باشگاه پرسپولیس حرفهای است[۲۵][۲۴] و بازیکنانش فقط در بازیهای حرفهای شرکت خواهند کرد؛ بنابراین بازیکنان به دو دسته تقسیم شدند و عدهای در تیم حرفهای و عدهای در تیم آماتور عضویت یافتند.[۳۱] در آن سال مسابقات فوتبال کشوری در ایران برگزار نگردید، و پرسپولیس که در جام باشگاههای تهران ۱۳۵۱ با تیم آماتورهایش شرکت کردهبود، در میان ۱۶ تیم در جای یازدهم قرار گرفت.[۳۲] در آن دوره پرسپولیس در ورزشگاه اختصاصی خود موسوم به ورزشگاه آپادانا[۳۳] تمرین میکرد و عبده برای فعال نگهداشتن تیم اصلی، باشگاههای صاحبنامی همچون سائوپائولو و چلسی را برای بازی دوستانه به تهران آورد.[۳۱] اما در سال ۱۳۵۲ به دلیل عدم وجود زیرساختهای فوتبال حرفهای در ایران[۱۲] و اعتراض خسروانی به آتابای، رئیس وقت فدراسیون فوتبال ایران[۳۱] عبده پس از فروش ورزشگاه باشگاه فعالیت حرفهای پرسپولیس را منحل کرد.[۲۵][۲۴][۳۳]
پرسپولیس در این سالها، کمکم از مکتب شاهین فاصله گرفت.[۱۲]
جام تخت جمشید در سال ۱۳۵۲ بازگشایی شد. در ۵ دورهای که از این جام برگزار شد، پرسپولیس همواره از بهترین تیمها بود و به ۲ قهرمانی (۱۳۵۲ و ۱۳۵۴) و ۳ نایبقهرمانی (۱۳۵۳، ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶) رسید.[۱۲][۳۴][۲۵] جام تخت جمشید ۱۳۵۷ نیز در حال انجام بود که با رویدادن انقلاب نیمهکاره ماند. پرسپولیس در این جام با یک امتیاز کمتر از شهباز دوم بود.[۳۵] پرسپولیس تا پایان جام تخت جمشید پرافتخارترین باشگاه فوتبال ایران بود.[۱۲]
پس از انقلاب، باشگاه تحت تأثیر آن قرار گرفت و لیگ کشوری فوتبال ایران منحل شد.[۱۹] بسیاری از بازیکنان تیم عوض شدند،[۱۲][۳۶] اما توانستند در جام شهید اسپندی (۱۳۵۸) قهرمان شوند.[۲۵] با آغاز جنگ ایران و عراق و دهه ۱۳۶۰، لیگ فوتبال سراسری ایران همچنان تعطیل بود (تا سال ۱۳۶۸ که جام قدس برگزار گردید) و پرسپولیس تنها در جام باشگاههای تهران شرکت میکرد.[۲۴] این باشگاه در ۱۰ دوره برگزاری این جام در دهه ۶۰، به ۷ قهرمانی و ۲ نایبقهرمانی دست یافت.[۲۵][۳۷] در سال ۱۳۶۶، پرسپولیس در کنار قهرمانی در جام حذفی تهران و جام باشگاههای تهران، موفق به کسب اولین قهرمانی خود در جام حذفی ایران هم شد تا در یک سال ۳ جام بگیرد.[۲۵]
دهه ۱۳۷۰، برای باشگاه موفقیتآمیز بود و با یک قهرمانی در جام برندگان جام آسیا[۳۸] آغاز شد. پرسپولیس در ۱۰ دوره جام آزادگان شرکت کرد و به ۴ قهرمانی و ۳ نایبقهرمانی دستیافت.[۲۵][۳۹] این باشگاه در این سالها از پایههای اصلی تیم ملی فوتبال ایران بود،[۴۰] تا جایی که در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه ۹ نفر از ۲۲ بازیکن ایران در آن زمان عضو این تیم بودند.[۴۱] پرسپولیس در این دهه به ۲ قهرمانی جام حذفی و ۳ بار سومی جام باشگاههای آسیا نیز دست یافت.[۲۵][۲۶]
با آغاز دهه ۱۳۸۰، لیگ برتر فوتبال ایران راهاندازی شد و پرسپولیس در نخستین دوره آن قهرمان شد.[۴۲][۴۳] فصل بعد، پرسپولیس از نخستین دوره لیگ قهرمانان آسیا حذف شد[۴۴] و در لیگ نتایج خوبی نگرفت. این سالها آغاز دورانی بود که سالنامه رسمی باشگاه آن را «دوران جدال با بحران» نامیدهاست، تا جایی که پرسپولیس حتی مقام ۹ام لیگ را هم تجربه کرد.[۲۵] دو فصل بعد، پرسپولیس پس از ۶ سال دوری از جام در جام خلیج فارس ۸۷–۱۳۸۶ به قهرمانی رسید[۴۵] و این دهه را با دو قهرمانی متوالی در جام حذفی (۸۹–۱۳۸۸ و ۹۰–۱۳۸۹) به پایان برد.[۴۶]
پرسپولیس یک واژهٔ یونانی به معنای شهر پارسی است که از دو واژهٔ «پرسه» (به یونانی: Πέρσης) به معنای پارسی و «پولیس» (به یونانی: Πόλις) به معنای شهر تشکیل شدهاست. یونانیان باستان به پارسه یا تخت جمشید، پایتخت دودمان هخامنشیان، پرسپولیس میگفتند.[۴۷]
پس از انقلاب و در سال ۱۳۶۰، سازمان تربیت بدنی نام بولینگ عبده را به مجموعه ورزشی شهید چمران تغییر داد و قرار شد پرسپولیس از سال ۱۳۶۱، با نام دیگری فعالیت کند.[۴۸] بازیکنان در اعتراض به این تصمیم، در بازی با هما در جام باشگاههای تهران حاضر نشدند و قهرمانی این مسابقات را از دست دادند.[۳۶][۴۸]
در دی ۱۳۶۵، پرسپولیس تحت پوشش بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی قرار گرفت. بنیاد مستضعفان تصمیم گرفت نام تیم را به «آزادی» تغییر دهد. بازیکنان با این تغییر نام موافق نبودند.[۴۸] در ۲۷ بهمن ۱۳۶۵، نام باشگاه رسماً به «پیروزی» تغییر یافت. اداره کل تربیت بدنی استان تهران در اطلاعیهای اعلام کرد که «این تغییر نام به پیشنهاد بازیکنان صورت گرفتهاست.»[۴۹] با این وجود، رسانهها و مردم ایران بیشتر نام پرسپولیس را به کار میبردند.[۴۸]
مدتها بر سر قانونی بودن استفاده از نام پرسپولیس یا پیروزی بحثهایی بر سر زبانها بود تا اینکه سرانجام در ۲۲ فروردین ۱۳۹۱، محمد رویانیان، مدیرعامل وقت باشگاه پرسپولیس، از رأی قطعی دادگاه برای بازگشت برند پرسپولیس خبر داد. از این رو برای همیشه نام پیروزی از داخل پرانتز جلوی نام پرسپولیس برداشته شد.[۵۰]
در آگهی ثبت نشانوارهای که شرکت فرهنگی ورزشی پرسپولیس در سال ۱۳۷۰ به ثبت رسانده، این توضیح آمدهاست: «کلمه پرسپولیس و علامت فانتزی. تصویر جامی که از دو طرف با دو سر اسب هخامنشی تلاقی دارد.»[۵۱]
رنگ قرمز یکی از مهمترین نمادهای باشگاه فوتبال پرسپولیس به شمار میآید. به جز فصل ۸۶–۱۳۸۵ و چند بازی لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۰۹ که بازیکنان پرسپولیس لباسهای راهراه سفید و قرمز پوشیدند،[۵۲][۵۳] از آغاز همواره رنگ اصلی پیراهن پرسپولیس قرمز بودهاست. از این رو آنان را «ارتش سرخ»[۱] و «سرخپوشان»[۲] مینامند.
نشانواره پیش از انقلاب
پرسپولیس به عنوان یک باشگاه فوتبال، کاملاً در میان مردم ایران شناختهشدهاست.[۱۲] عادل فردوسیپور در مجله ورلدساکر در این باره مینویسد: «نخستین پرسشی که هواداران فوتبال در ایران از یکدیگر میپرسند این است که قرمز هستی یا آبی؟»[۷] رسانههای ایران به شدت اخبار این باشگاه را پوشش میدهند و «حاشیه» های زیادی پیرامون افراد حاضر در باشگاهاست.[۵۴] افکار عمومی ایران امروز نیز همانند دیگر جوامع،[۵۴][۵۵] تحت تأثیر این رسانههای ورزشی قرار دارند.[۵۶][۵۷] در چند سال اخیر بیش از ۵۰ وبگاه در فضای اینترنت با نام پرسپولیس وجودداشتهاست. برخی از این وبگاهای هواداری و خبری، خود را «سایت کانون هواداران پرسپولیس» و یا «سایتی رسمی» معرفی میکنند. دستهای از این وبگاهها که خط مشی حمایتی یا مخالفتی با گروه یا اشخاص خاصی دارند، منتسب به لیدرها و افراد نزدیک به اشخاص مرتبط با باشگاه دانسته میشوند.[۵۸]
در پی پوشش گسترده اخبار باشگاه و شعارهای خاص روی سکوهای ورزشگاه،[۵۹] در سالهای اخیر امنیت شغلی مدیران عامل و مربیان این باشگاه همواره در خطر قرار داشتهاست.[۵۴] جان دیوردن، نویسنده وبگاه گل در گزارشی با نام «تردید آسیا: آیا مربیگری پرسپولیس بزرگترین و دشوارترین کار در فوتبال آسیا است؟»، جو رسانهها را «جانوری ترسناک» و مربیگری این تیم را «شغلی پرفشار» توصیف میکند.[۵۴]
در فصل ۸۷–۱۳۸۶ که به قهرمانی پرسپولیس در جام خلیج فارس منتهی شد، فیلم مستندی با نام مردان پرسپولیس دربارهٔ این باشگاه ساختهشد. قرار بود قسمت دوم این فیلم در سال بعد ساخته شود که با مخالفت داریوش مصطفوی، مدیرعامل آن زمان پرسپولیس این فیلم ساختهنشد.[۶۰] سانسور و کیفیت پائین ساخت این فیلم با انتقادهایی همراه بود.[۶۱]
همچنین در دهههای ۱۳۴۰، (عزیز اصلی) ۱۳۵۰ (محراب شاهرخی) و ۱۳۷۰ (احمدرضا عابدزاده، علی پروین، حمید استیلی و افشین پیروانی) نیز شماری از بازیکنان این باشگاه در فیلمهای سینمای ایران به بازیگری پرداختند.[۶۲]
در سال ۱۳۸۸، پرسپولیس به عنوان نخستین باشگاه ایرانی ساخت سرود رسمیاش را با همکاری داریوش خواجهنوری، خواننده و گیتاریست ایرانی آغاز کرد.[۶۳] این ترانه «آهنگ سرخ» نام دارد و بازیکنان سابق باشگاه آن را خواندهاند.[۶۴] پیش از این نیز خوانندگانی مانند فرزین برای پرسپولیس خواندهبودند.[۶۳] قاسم افشار نیز در دهه ۷۰ آلبومی با نام «قرمزته» منتشر کردهبود.[۶۵]
پیش از شکلگیری پرسپولیس، خاستگاه آن یعنی شاهین درگیر جریانات سیاسی شدهبود و سیاست میراث پرسپولیس از شاهین بود.[۲۳] مردم کوچه و خیابان، شاهین را مرکز جریان ضدشاهنشاهی میدانستند[۲۳] و اکثر هواداران شاهین از مخالفان شاه بودند.[۶۶] جریانات سیاسی و نفوذ پرویز خسروانی باعث انحلال شاهین شد.[۲۳][۱۹]
پس از انحلال شاهین، هوادارانش به جهت حضور بازیکنان شاهین در پرسپولیس، از سال ۱۳۴۷ به این تیم گرویدند و تا سال ۱۳۵۷، سکوهای پرسپولیس، کمابیش جایگاه مخالفان شاه محسوب میشد.[۲۳] تاج که نماد حکومت شاهنشاهی محسوب میشد[۲۳] نیز در تقابل و رقابت با این پرسپولیس قرار گرفت.[۱۹]
به جز علی عبده، ارتشبد محمد خاتم (فرمانده نیروی هوایی شاهنشاهی ایران) و فاطمه پهلوی، عضوی از خانواده سلطنتی ایران نیز به پرسپولیس نزدیک بودند و کماکان رابطه خوبی با پرویز خسروانی نداشتند.[۲۳] بنابراین پرسپولیس جایگاه مناسبی برای مخالفان بود چرا که مانند شاهین «ظاهر مخالف» نداشت.[۲۳] عبده نزد خانواده شاه محبوبیت داشت، چنانچه افتتاح طبقه دوم بولینگ عبده توسط محمدرضا و فرح پهلوی انجام شد؛ اما پس از سال ۱۳۵۴ و درگذشت خاتم، روابط عبده با فاطمه پهلوی و دربار رو به تیرگی گرایید.[۲۳]
پس از انقلاب، پرسپولیس به مانند تاج، در دست انقلابیون قرار گرفت، ملی شد و تغییر نام داد؛[۱۹] و سپس تحت نظر بنیاد مستضعفان قرار گرفت.[۲۳] به نوشته هوشنگ شهابی در دانشنامه ایرانیکا، حکومت جدید پس از انقلاب دل خوشی از فوتبال نداشت و مخالفان شاه معتقد بودند که او برای دور نگهداشتن جوانان از سیاست، تب فوتبال را در جامعه رواج میدادهاست.[۱۹] در دهه ۶۰ تقابل فوتبال و سیاست بارها منجر به تحریک تماشاگران و سکوهای پرسپولیس شد[۲۳][۱۹] و این مهر تأئیدی بود بر دیدگاه حکومت که تب فوتبال بر ضد انقلاب است.[۱۹] در این دهه محمد دادکان و محمدحسن انصاریفرد از جمله بازیکنان پرسپولیس بودند که در دوران بازیگری خود وارد جریانات سیاسی شدند.[۲۳] پس از شهادت مصطفی چمران در سال ۱۳۶۰ و چند تغییر نام در اماکن تهران سازمان تربیت بدنی نیز در اقدامی نام باشگاه را به شهید چمران تغییر داد. مصطفی داوودی رییس وقت سازمان تربیت بدنی در نامه ای به دفتر آیت الله خمینی این تغییر نام را اعلام کرد و البته قرار بود تیم فوتبال پرسپولیس از سال بعد یعنی ۱۳۶۱ نام خود را تغییر دهد. پرسپولیسی ها که از اقدامات سازمان شاکی بودند در دیدار هفته سوم خود مقابل هما در باشگاه های تهران حاضر نشدند و بدین ترتیب بازنده شدند. هما با این ۲ امتیاز در نهایت قهرمان شد و پرسپولیسی ها یک قهرمانی را به خاطر تغییر نام باشگاه از دست دادند. نهایتاً نام تیم فوتبال تغییر نکرد و دوباره به پرسپولیس بازگشت. در دی ماه ۱۳۶۵ تیم پرسپولیس تحت پوشش بنیاد مستضعفان قرار گرفت و اولین مدیر منصوب بنیاد در این باشگاه اقدام به تغییر نام باشگاه کرد. آزادی نامی بود که برای جایگزینی پرسپولیس انتخاب شد. در قرعه کشی مسابقات باشگاه های تهران حسین آبشناسان رییس هیأت فوتبال تهران اعلام کرد تیمی به نام پرسپولیس حق شرکت در مسابقات را ندارد و باید با نام آزادی شرکت کند. محمود خوردبین سرپرست پرسپولیس نیز انصراف خود را از حضور در مسابقات اعلام کرد. محمدعلی دقت پور مدیر وقت باشگاه اعلام کرد که اگر پرسپولیسی ها حاضر به شرکت در مسابقات نشوند، ما با نفرات دیگری در مسابقات شرکت خواهیم کرد، ولی بازیکن ها حاضر به بازی در تیمی تحت عنوان آزادی نبودند. جلساتی با بازیکنان برگزار شد و نهایتاً اداره کل تربیت بدنی تهران در روز ۲۷ بهمن ۱۳۶۵ با یک اطلاعیه به قضیه پایان داد: «به پیشنهاد معاون فرهنگی بنیاد مستضعفان و موافقت اداره کل تربیت بدنی تهران باشگاه پرسپولیس به پیروزی تغییر نام یافت. این تغییر نام به پیشنهاد بازیکنان صورت گرفته است.»[۶۷]
به طور کلی (و به شکل خاص در باشگاه استقلال) اولین جرقه ورود سیاسیون و سیاست به فوتبال در سال ۱۳۶۹ زدهشد.[۲۳] سیاست در قبال فوتبال آرامتر شد و پوشش تلویزیونی مسابقات افزایش یافت.[۱۹] پرسپولیس و استقلال در این دهه درگیر جناحبندیهای سیاسی شدند اما تا پیش از دوم خرداد جناحبندیهای آنان تقریباً نامشخص بود.[۲۳]
در سال ۱۳۷۲ به اصرار حسن غفوریفرد، پرسپولیس زیر نظر فردی از کابینه هاشمی رفسنجانی (حسین محلوجی) قرار گرفت.[۲۳]
در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۷۶ علیرغم انتظارات، امیر عابدینی، مدیرعامل وقت پرسپولیس و جمعی از بازیکنان در اقدامی از علیاکبر ناطقنوری حمایت کردند و در آن سو علی فتحاللهزاده، مدیرعامل وقت استقلال به همراه بازیکنان و مربیان در نامهای سرگشاده به حمایت از محمد خاتمی پرداختند. این آخرین باری بود که دو باشگاه بدین شکل علنی و صریح موضعگیری سیاسی کردند.[۲۳]
دو سال بعد، در ۲۰ تیر ۱۳۷۸ یعنی دو روز پس از واقعه کوی دانشگاه، در حالی که جامعه هنوز دچار التهاب بود و «با وجود شایعات و مشکلات، در فضایی نهچندان دلچسب و گرم»،[۶۸] بازی سنتی پرسپولیس–استقلال در فینال جام حذفی با آرامش برگزار شد و علیرغم تلاشهای انجامشده برای تحریک تماشاگران، هیچ شعار سیاسی شنیده نشد.[۲۳]
پس از آن که در سال ۱۳۸۰، رای دادگاه به تعلق پرسپولیس به دولت صادر شد، محسن مهرعلیزاده، رئیس وقت سازمان تربیت بدنی تلاش کرد که در ترکیب هیئت مدیره پرسپولیس از افراد متمایل به اصلاحطلبی استفاده نماید.[۲۳] پس از آغاز دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد و برگزاری انتخابات شورای اسلامی شهر تهران، یاران احمدینژاد توافق کردند تا پرسپولیس زیر نظر شهرداری تهران به کار خود ادامه دهد.[۲۳]
باشگاه پرسپولیس ورزشگاه خانگی اختصاصی ندارد و برای بازیهای خانگی خود ورزشگاه آزادی تهران را اجاره میکند.[۶۹][۷۰] تیم ملی فوتبال ایران و استقلال تهران نیز در همین ورزشگاه به میدان میروند.
در پی بازسازی چمن ورزشگاه آزادی در فصل ۸۲–۸۱، پرسپولیس بازیهای خانگی خود را در ورزشگاه تختی برگزار کرد.[۷۱]
پرسپولیس پیش از ساخته شدن ورزشگاه آزادی، بازیهای خود را در ورزشگاه امجدیه برگزار میکرد و در آغاز بنیادگذاری ورزشگاهی مجهز به استخر، زمین ژیمناستیک و بولینگ در مجموعه بولینگ عبده در اختیار داشت. این مجموعه در مرداد ۱۳۵۷ دچار آتشسوزی شد.[۳۶]
البته پرسپولیس پیشتر ورزشگاه اختصاصی در اختیار داشتهاست. در اوایل دهه ۱۳۵۰، عبده در شهرک اکباتان زمینی را خریداری کردهبود و در آن یک ورزشگاه فوتبال با نام ورزشگاه آپادانا بر پا کرد. پرسپولیس به دلیل کمبود امکانات برای هوادارانش و همکاری نکردن دیگر باشگاهها، تنها یک بازی در ورزشگاه آپادانا انجام داد و پس از آن، از آپادانا به عنوان زمین تمرین بهره گرفت. همچنین به دلیل نبود پشتیبانی دیگر باشگاههای فوتبال ایران از حرفهای شدن باشگاه پرسپولیس، عبده در سال ۱۳۵۲ ورزشگاه آپادانا را به ارزش ۲۰۰٬۰۰۰ تومان به باشگاه راهآهن فروخت. ورزشگاه آپادانا امروز ورزشگاه راهآهن نامیده میشود و در همسایگی ورزشگاه شهید دستگردی جای دارد. پس از انقلاب، در سال ۱۳۵۹ بنیاد مستضعفان و جانبازان داراییهای این باشگاه را به سود خود مصادره کرد.[۳۳][۳۶]
در روزهای پایانی سال ۱۳۸۴، وبگاه رسمی باشگاه خبرهایی دربارهٔ این که پرسپولیس «ورزشگاه شهر قدس» را خریدهاست، منتشر کرد؛[۷۲] اما این ماجرا به علت مشکلات مالی و حقوقی باشگاه پایان یافت و به ثمر نرسید.[۷۳]
پیش از انقلاب، زمینهای تمرین پرسپولیس ورزشگاه آپادانا[۳۳] و بولینگ عبده[۳۶] بود. وقتی بولینگ عبده مصادره شد پرسپولیس در تپههای داوودیه تمرین میکرد.[۳۶]
در سالیان اخیر، تمرینات تیم اصلی بیشتر در ورزشگاه کارگران انجام میشد.[۷۴] در شهریور ۱۳۸۷، پس از انتقال باشگاه راهآهن به شهرری، پرسپولیس ورزشگاه راهآهن را به ارزش ۱۵۰ میلیون تومان برای یک سال اجاره کرد و پس از ۳۵ سال به ورزشگاه خانگی دیرین خود در شهرک اکباتان بازگشت.[۷۵][۷۶] هماکنون تیم اصلی پرسپولیس در ورزشگاه شهید درفشیفر تمرین میکند.[۷۷] تیمهای پایه نیز در ورزشگاه امام رضا تمرین و بازی میکنند.[۲۵][۷۸] در تیر ۱۳۹۲ آکادمی باشگاه پرسپولیس نیز در ورزشگاه امام رضا راهاندازی شد.[۷۹]
پرسپولیس باشگاه پرهواداری است.[۱۲][۷] بر پایه نظرسنجیهای انجام شده باشگاه پرسپولیس به عنوان پرهوادارترین باشگاه فوتبال ایران معرفی شدهاست.[۱۱] و بنا بر اعلام وبگاه رسمی، باشگاه برای هوادارانش ارزش بسیاری قائل است.[۸۰] با این که باشگاه پرسپولیس در تهران قرار دارد، در سراسر ایران هوادار دارد و در بازیهای خارج از خانه نیز عده زیادی برای تشویق آنها به ورزشگاه میروند.[۱۲][۷] این باشگاه در امارات متحده عربی[۸۱] و قطر[۸۲] نیز هوادارانی دارد. عادل فردوسیپور در مجله ورلدساکر مینویسد: «پرسپولیس با بیش از ۳۰ میلیون هوادار به عنوان محبوبترین باشگاه آسیا شناخته میشود.»[۷] بنا بر نوشته همشهریآنلاین، کنفدراسیون فوتبال آسیا در فهرستی پرسپولیس را بالاتر از الهلال عربستان و دالیان چین پرهوادارترین باشگاه آسیا معرفی کردهبود.[۱۲] همچنین، این باشگاه رکورد پرتماشاگرترین بازی لیگ قهرمانان آسیا را با ۹۶٫۲۰۰ نفر تماشاگر در سال ۲۰۱۲ و در بازی با الغرافه قطر، در اختیار دارد.[۸۳]رکورد قبلی پرتماشاگرترین بازی لیگ قهرمانان آسیا نیز مربوط به بازی پرسپولیس و بنیادکار ازبکستان با حضور ۹۵٬۲۲۵ نفر در سال ۲۰۰۹ میباشد که در اختیار پرسپولیس بوده است.
بازی میان پرسپولیس و استقلال، دو باشگاه پرهوادار و پرافتخار ایران، مهمترین مسابقهٔ باشگاهی فوتبال در ایران است.[۷] رکورد بیشترین گل زده و شکست ناپذیری (شش بازی رسمی) در داربی تهران در اختیار تیم پرسپولیس تهران است. همچنین نخستین بازی دو تیم در روز ۱۶ فروردین ۱۳۴۷، نخستین بازی رسمی پرسپولیس بود که با نتیجهٔ بدون گل پایان یافت.[۸۴] فردای آن روز، روزنامه کیهان ورزشی (مهمترین روزنامه ورزشی آن زمان) روی جلد خود هیچ چیز از بازی ننوشت و تیتری از فوتبال دخترها داشت.[۸۵] بر خلاف گذشته، امروزه این بازی همواره با حساسیت بالا و تماشاگران زیاد همراهاست و برگزاری آن بازتابهای زیادی در ایران دارد.[۷][۸۶] معمولاً این بازی را حدود ۱۰۰٫۰۰۰ نفر در ورزشگاه آزادی تهران تماشا میکنند.[۷] این شهرآورد گاهی به خشونت میان بازیکنان، و درگیری میان هواداران میانجامد و هولیگانها به ناوگان حمل و نقل عمومی از جمله اتوبوسها آسیب میزنند.[۸۶][۸۷] مجله ورلدساکر در شماره ژوئیه ۲۰۰۸ خود، فهرستی از ۵۰ شهرآورد دنیا منتشر کرد؛ و شهرآورد تهران را در رتبه ۱ام آسیا و ۲۲وم جهان قرار داد.[۸۸]
با این که پرسپولیس و سپاهان هر دو ریشه در باشگاه فوتبال شاهین دارند، در گذشته بازی این دو هماوردی محسوب نمیشد. با آغاز جام خلیج فارس و قهرمانی باشگاههای اصفهانی در جامهای فوتبال ایران، به اهمیت بازیهای رودرروی باشگاههای اصفهان و تهران افزودهشد. پس از نبرد قهرمانی پرسپولیس و سپاهان در جام حذفی ۸۵-۱۳۸۴ و لیگ برتر ۸۷–۱۳۸۶، این حساسیت و اهمیت دوچندان شد، به گونهای که هماکنون این هماوردی از مهمترین بازیهای دو باشگاه در هر فصل است.[۸۹][۹۰]
جدول زیر عملکرد کلی پرسپولیس از آغاز لیگ برتر را نشان میدهد.
فصل | رتبه در لیگ | جام حذفی | لیگ قهرمانان آسیا |
---|---|---|---|
۱۳۸۰–۸۱ | ۱ | ۱/۴ پایانی | — |
۱۳۸۱–۸۲ | ۳ | ۱/۸ پایانی | دور گروهی |
۱۳۸۲–۸۳ | ۵ | ۱/۸ پایانی | — |
۱۳۸۳–۸۴ | ۴ | ۱/۸ پایانی | |
۱۳۸۴–۸۵ | ۹ | نایبقهرمان | |
۱۳۸۵–۸۶ | ۳ | نیمهپایانی | |
۱۳۸۶–۸۷ | ۱ | ۱/۸ پایانی | |
۱۳۸۷–۸۸ | ۵ |
۱/۴ پایانی
|
۱/۱۶ پایانی
|
۱۳۸۸–۸۹ | ۴ | قهرمان | دور گروهی |
۱۳۸۹–۹۰ | ۴ | قهرمان | |
۱۳۹۰–۹۱ | ۱۲ |
۱/۴ نهایی
|
۱/۱۶ پایانی
|
۱۳۹۱–۹۲ | ۷ | نایبقهرمان | — |
۱۳۹۲–۹۳ | ۲ |
۱/۴ پایانی
|
|
۱۳۹۳–۹۴ | ۸ |
نیمه نهایی
|
۱/۱۶ پایانی
|
پرسپولیس در ردههای سنی امید، جوانان، نوجوانان و نونهالان تیم دارد.[۲۵][۹۱]
پرسپولیس پیش از انقلاب تیم زنان داشت. آنها پس از تاج و به همراه دیهیم و عقاب از پیشگامان فوتبال زنان در ایران بودند.[۹۲] در تابستان ۱۳۸۷، رئیس کمیته بانوان فدراسیون فوتبال ایران از این باشگاه درخواست کرد تا در لیگ شرکت کند.[۹۳] در اواخر همان سال، پرسپولیس امتیاز تیم زنان پیکان را در اختیار گرفت و در لیگ شرکت کرد.[۹۴]
پرسپولیس پیش از انقلاب تیم آماتورها داشت. در جام باشگاههای تهران ۱۳۵۱، پرسپولیس رسماً با تیم آماتورهایش در جام شرکت کرد.[۳۲] مهدی عسگرخانی، دروازهبان آماتورهای پرسپولیس برجستهترین بازیکن آن تیم بود که بعداً به تیم اصلی رسید، به ابومسلم فروختهشد و به تیم ملی ایران نیز دعوت شد.[۲۵] در روز ۲۸ شهریور ۱۳۸۵، محمدحسن انصاریفرد مدیرعامل وقت پرسپولیس با مدیرعامل باشگاه فوتبال سرخپوشان دلوار افزار توافقنامهای امضاء کرد که بنابر آن، تیم فوتبال سرخپوشان تیم دوم پرسپولیس میشد.[۲۵][۹۵] پس از پایان آن فصل بهادر عبدی[۹۶] و فرهاد خیرخواه،[۹۷] (آقایگل دسته یک) که در سرخپوشان بازی میکردند به پرسپولیس پیوستند. پس از تغییر مدیرعامل پرسپولیس رابطهٔ دو باشگاه کمرنگ شد و باشگاه پرسپولیس به برخی تعهدات خود عمل نکرد.[۹۸] در آبان ۱۳۸۷ امتیاز باشگاه سرخپوشان به باشگاه دیهیم اهواز واگذار شد.[۹۹] پس از آن پرسپولیس تا حدود یک سال تیم دومی نداشت،[۱۰۰] اما در آبان ۱۳۸۸ تیم ب پرسپولیس راهاندازی شد.[۱۰۱][۱۰۲] این تیم در روزهای پایانی سال ۱۳۹۰ قهرمان مسابقات حذفی باشگاههای تهران شد.[۱۰۳]
![]() |
سرمربی |
![]() |
مربی دروازهبانها |
![]() |
سرپرست |
![]() |
سرمربی |
![]() |
مربی |
![]() |
مربی دروازهبانها |
![]() |
سرپرست |
![]() |
سرمربی |
|
|
برای دیدن نام تمام بازیکنان باشگاه که در ویکیپدیای فارسی مقاله دارند، رده:بازیکنان باشگاه پرسپولیس را ببینید.
کاپیتان | کشور | سال | توضیحات |
---|---|---|---|
حمید جاسمیان | ![]() |
۱۳۴۹–۱۳۴۷ | در سال های اولیه جاسمیان و بهزادی و وطنخواه به تناوب کاپیتانی تیم را برعهده داشتند. |
همایون بهزادی | ![]() |
۱۳۴۷-۱۳۵۴ | کاپیتان فاتح جام تخت جمشید ۱۳۵۲ |
بیوک وطنخواه | ![]() |
۱۳۵۲–۱۳۴۷ | کاپیتان فاتح جام منطقهای ایران ۱۳۵۰ - در سال ۵۱، بهزادی کاپیتان تیم حرفه ای و وطنخواه کاپیتان تیم آماتورها بود |
عزیز اصلی | ![]() |
۱۳۴۸ | به علت انتقال اکثر بازیکنان به پیکان - او پس از بازی با تاج چندماه محروم شد و در این مدت علی سلیمی کاپیتان تیم بود |
جعفر کاشانی | ![]() |
۱۳۵۳ | کاپیتان اول سال ۵۳ بهزادی و کاپیتان دوم وطنخواه بود، ولی به علت نیمکت نشینی آن ها در اکثر بازی های فصل، کاشانی کاپیتان بود. |
ابراهیم آشتیانی | ![]() |
۱۳۵۳-۱۳۵۵ | کاپیتان فاتح جام تخت جمشید ۱۳۵۴ |
علی پروین | ![]() |
۱۳۶۶–۱۳۵۵ | کاپیتان فاتح جام باشگاه های تهران ۱۳۶۱ و جام باشگاه های تهران ۱۳۶۵ و جام حذفی تهران ۱۳۶۲ |
محمد مایلی کهن | ![]() |
۱۳۶۸–۱۳۶۶ | کاپیتان فاتح جام حذفی ایران ۱۳۶۶-۶۷ و جام باشگاه های تهران ۱۳۶۶ و جام باشگاه های تهران ۱۳۶۷ و جام باشگاه های تهران ۱۳۶۸ و جام حذفی تهران ۱۳۶۶ |
محمد پنجعلی | ![]() |
۱۳۷۳–۱۳۶۸ | کاپیتان فاتح جام برندگان جام آسیا ۹۱–۱۹۹۰ و جام حذفی ایران ۱۳۷۰–۷۱ و جام باشگاه های تهران ۱۳۶۹ |
فرشاد پیوس | ![]() |
۱۳۷۶–۱۳۷۳ | کاپیتان فاتح لیگ آزادگان ۱۳۷۴ و لیگ آزادگان ۱۳۷۵ |
مجتبی محرمی | ![]() |
۱۳۷۵ | کاپیتان اول پیوس بود ولی به علت اختلافاتش با استانکو در اکثر بازی های فصل، محرمی کاپیتان بود. |
حسین عبدی | ![]() |
۱۳۷۸–۱۳۷۶ | کاپیتان فاتح لیگ آزادگان ۷۸–۱۳۷۷ و جام حذفی فوتبال ایران ۷۸–۱۳۷۷ |
احمدرضا عابدزاده | ![]() |
۱۳۸۰–۱۳۷۸ | کاپیتان فاتح لیگ آزادگان ۷۹–۱۳۷۸ |
افشین پیروانی | ![]() |
۱۳۸۳–۱۳۸۰ | کاپیتان فاتح لیگ برتر فوتبال ایران ۸۱–۱۳۸۰ |
بهروز رهبری فر | ![]() |
۱۳۸۴–۱۳۸۳ | |
کریم باقری | ![]() |
۱۳۸۹–۱۳۸۴ | کاپیتان فاتح لیگ برتر فوتبال ایران ۸۷–۱۳۸۶ و جام حذفی فوتبال ایران ۸۹–۱۳۸۸ |
شیث رضایی | ![]() |
۱۳۸۹ | با کنار رفتن کریم باقری کاپیتان شد، ولی فقط حدود یک ماه کاپیتان بود و به دلیل مسائل حاشیه ای و رای گیری در اردوی ترکیه کاپیتانی را از دست داد |
سپهر حیدری | ![]() |
۱۳۹۰–۱۳۸۹ | کاپیتان فاتح جام حذفی فوتبال ایران ۹۰–۱۳۸۹ |
علی کریمی | ![]() |
۱۳۹۰ | |
مهدی مهدویکیا | ![]() |
۱۳۹۲–۱۳۹۰ | |
محمد نوری | ![]() |
۱۳۹۴–۱۳۹۲ | |
هادی نوروزی | ![]() |
۱۳۹۴ | او در روز۹ مهر ۱۳۹۴ در اثر ایست قلبی در سی سالگی درگذشت |
علیرضا نورمحمدی | ![]() |
۱۳۹۴- | |
یادکرد | [۲۴] [۱۰۸] [۱۰۹] [۱۱۰] [۱۱۱] [۱۱۲] |
نکته : بازیکنان دیگری هم هستند که هیچ گاه کاپیتان اول نبوده اند ولی حداقل در ۵ بازی کاپیتانی سرخپوشان را بر عهده داشته اند: ۱– محراب شاهرخی ۲- ناصر نورایی ۳– حمید درخشان ۴– کاظم سیدعلیخانی ۵– ضیا عربشاهی ۶– وحید قلیچ ۷– ناصر محمدخانی ۸– رضا شاهرودی ۹– علی انصاریان ۱۰– علیرضا حقیقی ۱۱– سید جلال حسینی
فهرست ده گلزن برتر تاریخ پرسپولیس:[۱۱۳][۱۱۴][۱۱۵]
# | نام | ملیت | دوران بازی در پرسپولیس |
تعداد گل |
---|---|---|---|---|
|
فرشاد پیوس | ![]() |
۱۳۶۴–۱۳۷۶ | ۱۵۳ |
|
علی پروین | ![]() |
۱۳۴۹–۱۳۶۶ | ۹۵ |
|
صفر ایرانپاک | ![]() |
۱۳۴۹–۱۳۵۹ | ۷۴ |
|
ناصر محمدخانی | ![]() |
۱۳۶۰–۱۳۷۲ | ۵۹ |
|
علی دایی | ![]() |
۱۳۷۳–۱۳۸۳ | ۴۳ |
|
کریم باقری | ![]() |
۱۳۷۵–۱۳۸۹ | ۴۳ |
|
محمد نوری | ![]() |
۱۳۸۹–۱۳۹۴ | ۴۲ |
|
مجتبی محرمی | ![]() |
۱۳۶۷–۱۳۷۶ | ۴۱ |
|
محمود خوردبین | ![]() |
۱۳۴۷–۱۳۵۹ | ۴۰ |
|
ادموند بزیک | ![]() |
۱۳۷۵–۱۳۸۰ | ۴۰ |
فهرست تمام گلزنان خارجی تاریخ پرسپولیس[۱۱۶][۱۱۷]:
# | نام | ملیت | دوران بازی در پرسپولیس |
تعداد گل |
---|---|---|---|---|
|
آلن ویتل | ![]() |
۱۳۵۵–۱۳۵۷ | ۱۶ |
|
ابراهیم توره | ![]() |
۱۳۸۷–۱۳۸۸ | ۱۳ |
|
ایمون زاید | ![]() |
۱۳۹۰–۱۳۹۱ | ۱۲ |
|
اشپیتیم آرفی |
![]() ![]() ![]() |
۱۳۸۸–۱۳۹۰ | ۹ |
|
حوار ملا محمد | ![]() |
۱۳۸۸–۱۳۸۹ | ۶ |
|
تیاگو آلوز فراگا | ![]() |
۱۳۸۸–۱۳۹۰ | ۴ |
|
جری بنگستون | ![]() |
۱۳۹۴– | ۴ |
|
عیسی ترائوره | ![]() |
۱۳۸۲–۱۳۸۳ | ۳ |
|
زیاد شعبو | ![]() |
۱۳۸۵–۱۳۸۶ | ۳ |
|
ماته دراگهچوویچ | ![]() |
۱۳۸۶–۱۳۸۷ | ۳ |
|
لوی صلاح حسن | ![]() |
۱۳۸۵ | ۲ |
|
وسلی برازیلیا | ![]() |
۱۳۸۸–۱۳۸۹ | ۲ |
|
ولاتکو گروزدانوسکی | ![]() |
۱۳۹۲ | ۲ |
|
مارکو پرویچ | ![]() |
۱۳۹۲ | ۲ |
|
ویلیام مک لوری | ![]() |
۱۳۵۵ | ۱ |
|
سامبو چوجی | ![]() |
۱۳۸۳ | ۱ |
|
رافائل ادریو | ![]() |
۱۳۸۵ | ۱ |
|
روبرت ساها | ![]() |
۱۳۸۵ | ۱ |
|
پائولو دی کارمو | ![]() |
۱۳۸۷ | ۱ |
|
ایوان پترویچ | ![]() |
۱۳۸۷ | ۱ |
|
ژوزه تادئو مورو ژونیور | ![]() |
۱۳۹۳–۱۳۹۴ | ۱ |
![]() |
سرمربی |
![]() |
مربی |
![]() |
مربی |
![]() |
مربی دروازهبانها |
![]() |
مربی بدنسازی |
![]() |
آنالیزور |
![]() |
سرپرست |
|
|
|
|
تا ۲۶ خرداد ۱۳۹۴[۱۱۸]
جعفر کاشانی | عضو و رئیس هیئتمدیره |
حسین عبدی | عضو و سخنگو هیئتمدیره |
محمدرضا زادمهر | عضو هیئتمدیره |
علیاکبر طاهری | عضو هیئتمدیره |
حمیدرضا گرشاسبی | عضو هیئتمدیره |
* قهرمانی دوگانه: لیگ و جام حذفی
![]() |
|||
نام کامل باشگاه | باشگاه فرهنگی ورزشی استقلال تهران | ||
---|---|---|---|
تاریخ تأسیس | ۴ مهر ۱۳۲۴ (۷۰ سال پیش)[۱] با نام دوچرخهسواران | ||
نام ورزشگاه | (گنجایش: ۸۴٫۴۱۲ نفر)[۲] | ||
مالک | وزارت ورزش و امور جوانان | ||
مدیرعامل | بهرام افشار زاده | ||
سرمربی | پرویز مظلومی | ||
لیگ | جام خلیج فارس | ||
۹۴–۱۳۹۳ | ششم | ||
وبگاه | fcesteghlal.ir | ||
|
|||
![]() |
باشگاه فوتبال استقلال تهران یکی از پر هوادارترین باشگاههای فوتبال در ایران است.[۳] که در سال ۱۳۲۴ در شهر تهران بنیانگذاری شدهاست. استقلال تا پیش از انقلاب ایران تاج نام داشت.[۴]
این باشگاه هماکنون در لیگ برتر ایران بازی میکند. استقلال با دو قهرمانی در جام باشگاههای آسیا (مسابقات باشگاهی قهرمانی آسیا ۱۹۷۰ و جام باشگاههای آسیا ۹۱–۱۹۹۰) و دو نایب قهرمانی (جام باشگاههای آسیا ۹۲–۱۹۹۱ و جام باشگاههای آسیا ۹۹–۱۹۹۸) و دو مقام سومی (مسابقات باشگاهی قهرمانی آسیا ۱۹۷۱ و جام باشگاههای آسیا ۰۲–۲۰۰۱)، پُرافتخارترین باشگاه فوتبال ایران در رقابتهای آسیایی و سومین باشگاه پرافتخار تاریخ قاره آسیا محسوب میشود.[۴][۵][۶] استقلال همچنین با ۸ قهرمانی در بالاترین دسته فوتبال ایران، لیگ منطقهای ایران یک بار، جام تخت جمشید یک بار، لیگ قدس یک بار، جام آزادگان ۲ بار و لیگ برتر ۳ بار، دومین تیم پرافتخار در لیگ ایران[۷] و با ۶ قهرمانی و ۳ نایب قهرمانی، پرافتخارترین تیم در جام حذفی ایران است.[۸] در مجموع استقلال با کسب ۱۶ عنوان قهرمانی در لیگ، جام حذفی و جام باشگاههای آسیا پرافتخارترین تیم ایران میباشد.[۹]
رقیب سنتی این باشگاه، پرسپولیس است. این دو باشگاه پرطرفدارترین و پرافتخارترین تیمهای فوتبال ایران و برگزارکنندهٔ شهرآورد تهران هستند.[۴] فدراسیون بینالمللی تاریخ و آمار فوتبال این باشگاه را پس از الهلال عربستان و یوکوهاما مارینوس ژاپن، سومین باشگاه برتر فوتبال آسیا در قرن بیستم اعلام کردهاست.[۱۰]
همچنین این فدراسیون، باشگاه فوتبال استقلال را با ۶۱۰ امتیاز در رتبه
۲۷۹مین باشگاه جهان در اولین دههٔ قرن بیست و یکم قرار داد که بر این اساس،
بعد از باشگاه سپاهان که در رده ۲۳۳ جهان قرار دارد، تیم استقلال تهران دومین باشگاه فوتبال برتر ایرانی طی سالهای (۲۰۱۰–۲۰۰۱) نام گرفته است.[۱۱] همچنین این باشگاه در مجموع امتیازات تیمها در تاریخ لیگ برتر، در رتبه نخست قرار دارد و در مجموع تمام ادوار لیگ برتر ایران صاحب بیشترین گل زده و بیشترین برد میباشد.[۱۲]
طبق آخرین ردهبندی برترین تیمهای باشگاهی جهان، تیم استقلال تهران با ۱۲ پله صعود و کسب ۱۵۳ امتیاز، در رده ۵۵ جهانی قرار داشته و بهترین تیم ایرانی و سومین تیم در قاره آسیا بوده است.[۱۳] همچنین باشگاه استقلال طی دو سال پیاپی در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱، عنوان پرتماشاگرترین تیم حاضر در مسابقات لیگ قهرمانان آسیا را از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا به خود اختصاص داد.[۱۴][۱۵]
در سال ۱۳۲۴ تعدادی از دوچرخهسواران باسابقه و دارای عناوین قهرمانی در کشور تصمیم گرفتند با ایجاد مرکزی برای گردهماییهای دوستانه، پایههای یک تشکل صنفی را برپا کنند. باشگاه دوچرخه سواران در ۴ مهر ۱۳۲۴ توسط چند جوان نظامی و دانشجوی دوچرخهسواری در تهران تأسیس شد. در این روز، افرادی چون علی دانایی فرد، پطروس باباجان، حریرچی، صمدیان، پیر کارلو، حسنعلی منصور، تفرشی، پرویز عمواوغلی و ... تیم دوچرخه سواران را تشکیل دادند. از گروه اولیه تشکیل دهنده، پنج نفر اولین هیئت مدیره را ساختند. این پنج نفر، عبارت بودند از: پرویز خسروانی یک افسر ۲۳ ساله که در یک مسابقه دوچرخه سواری اول شده بود، اصغر نواب که دوچرخه ساز بود، میرزایی که نجار بود، خشایی که نگهبان بانک بود و عنایت الله جانان پور که کارمند تربیت بدنی بود.[۱۶] باشگاه در ابتدا فقط به دوچرخهسواری اختصاص داشت. اما بعداً رشتههای دیگر از جمله فوتبال نیز به به فعالیتهای باشگاه اضافه شدند و این درحالی بود که علی داناییفرد باشگاه فوتبال نور را هدایت میکرد که بعد از شکست تیم فوتبال کارگر آبادان، مورد توجه دوچرخهسواران قرار گرفت و با مذاکرات قرار بر آن شد تا از آن پس تیم نور تحت عنوان تیم فوتبال دوچرخه سواران فعالیت کند.[۱۷] تیم فوتبال دوچرخهسواران از ابتدا با لباس آبی رنگ در مسابقات حاضر[۱۸] و در میان تیمهای شاهین، سرباز و دارایی در رقابتهای اصلی فوتبال ایران بازی میکرد[۱۷]". اولین بازی رسمی تیم دوچرخه سواران در ۱۵ اسفند ۱۳۲۸ و در برابر تیم شاهین و در حضور بیش از ۲۰ هزار تماشاگر در ورزشگاه امجدیه برگزار شد، که در آن دیدار تیم دوچرخه سواران توانست با نتیجه ۱–۰ پیروز شود.[۱۸]
در سال ۱۳۲۸ پرویز خسروانی امتیاز باشگاه دوچرخهسواران را در اختیار گرفت و نام آن بعد از بحث و رایگیری بین اعضای هیئت مدیره به «باشگاه فوتبال تاج» تغییر و به ثبت رسید. گفتنی است این کار پس از ادغام دو تیم فوتبال سرباز و دوچرخه سواران انجام گرفت.[۱۹] مدیر باشگاه، سروان پرویز شیخان بود. حضور افرادی نظیر اسدالله علم، نخست وزیر وقت در هیئت مدیره باعث شد تا بودجه قابل توجهی در اختیار باشگاه قرار گیرد.[۱۷]در این دوره تیم تاج از دید فیفا پس از رئال مادرید ثروتمندترین تیم جهان محسوب میشده است.[۲۰][۲۱]
پس از انقلاب ۱۳۵۷، کاخ مرکزی تاج، توسط کمیته مرکزی تسخیر و این باشگاه منحل شد، اما برخی از بازیکنان این تیم مثل سعید مراغه چیان، هادی نراقی، اصغر حاجیلو، منوچهر مطیعی، حجت خاکسار تهرانی، رضا نعلچگر، پرویز مظلومی و ... با هدایت عنایت الله آتشی دور هم جمع شدند و باشگاه جدیدی را بنیان نهادند.[۱۶] با مشورت برخی از بازیکنان قدیمی باشگاه (ازجمله علی جباری، منصور پورحیدری، کردنوری، عنایت آتشی و جلالی) نام باشگاه تاج به باشگاه استقلال، تغییر کرد.[۱۷]
باشگاه در سال ۱۳۲۴ با نام دوچرخهسواران بنیانگذاری شد.[۲۲][۲۳] پس از ثبت باشگاه به نام پرویز خسروانی و علی عبدالهی نوروزی، نام باشگاه با تصویب هیئت مدیره در تاریخ ۱ اسفند ۱۳۲۸[۲۴] به تاج تغییر یافت.[۲۲] پس از وقوع انقلاب، باشگاه استقلال نام نهاده شد.[۲۲][۲۳] رنگ لباس استقلال از آغاز، آبی بودهاست[۲۲] و رنگ آبی یکی از نمادهای این باشگاه به شمار میرود و از این رو آبیپوشان یکی از لقبهای باشگاهاست.[۲۵]
بر پایه نظرسنجیهای انجام شده باشگاه استقلال به همراه پرسپولیس به عنوان پرهوادارترین باشگاههای فوتبال ایران معرفی شدهاند.[۲۶] با این که باشگاه استقلال در تهران قرار دارد، در سراسر ایران هوادار دارد و در بازیهای خارج از خانه نیز عده زیادی برای تشویق آنها به ورزشگاه میروند. این باشگاه در اکثر کشورهای حوزه خلیج فارس هم نیز هوادارانی دارد و بیشتر ایرانیها ساکن در خارج از ایران هم از هواداران استقلال بشمار میروند در فصل ۹۹–۱۹۹۸ جام باشگاههای آسیا و در بازی، استقلال و جوبیلو ایواتا ژاپن که در ورزشگاه آزادی برگزار میشد، با حضور ۱۲۰ هزار نفر، پرتماشاچیترین بازی تاریخ جام باشگاههای آسیا بودهاست.
همچنین در بازی پایانی پنجمین دوره لیگ برتر و در مقابل برق شیراز که به پیروزی ۴ بر ۱ استقلال و قهرمانی این تیم منجر شد، تعداد ۱۱۰ هزار نفر از هواداران استقلال برای دیدن قهرمانی تیم محبوبشان به ورزشگاه آمدند که پرتماشاچیترین بازی تاریخ لیگ برتر ایران بودهاست. البته لازم است ذکر شود که طرفداران استقلال تهران در استان خوزستان نسبت به شهرهای دیگر حتی پایتخت بسیار بیشتر هستند و بسیاری از مردم شهر اهواز را به شهر استقلال تشبیه میکنند.[۲۷]
همچنین در سال ۲۰۱۰ میلادی بر اساس نظرسنجی سایت فدراسیون بینالمللی تاریخ و آمار، فرهاد مجیدی کاپیتان آن زمان استقلال به پشتوانه هواداران بیشمار استقلال به عنوان محبوبترین بازیکن جهان در سال ۲۰۱۰ شناخته شد.[۲۸]
بازی میان استقلال و پرسپولیس، دو باشگاه پرهوادار و پرافتخار ایران، مهمترین مسابقهٔ باشگاهی فوتبال در ایران است.[۴] نخستین بازی دو تیم در روز ۱۶ فروردین ۱۳۴۷، نخستین بازی رسمی پرسپولیس بود که با نتیجهٔ بدون گل پایان یافت.[۲۹] فردای آن روز، روزنامه کیهان ورزشی (مهمترین روزنامه ورزشی آن زمان) روی جلد خود هیچ چیز از بازی ننوشت و تیتری از فوتبال دخترها داشت.[۳۰] بر خلاف گذشته، امروزه این بازی همواره با حساسیت بالا و تماشاگران زیاد همراهاست و برگزاری آن بازتابهای زیادی در ایران دارد.[۴][۳۱] معمولاً این بازی را حدود ۱۰۰٬۰۰۰ نفر در ورزشگاه آزادی تهران تماشا میکنند.[۴] این شهرآورد گاهی به خشونت میان بازیکنان، و درگیری میان هواداران میانجامد و هولیگانها به ناوگان حمل و نقل عمومی از جمله اتوبوسها آسیب میزنند.[۳۱][۳۲] مجله ورلدساکر در شماره ژوئیه ۲۰۰۸ خود، فهرستی از ۵۰ شهرآورد دنیا منتشر کرد؛ و شهرآورد تهران را در رتبه ۱ام آسیا و ۲۲وم جهان قرار داد.[۳۳]
از سال ۱۳۵۰ دو باشگاه استقلال و سپاهان دیدارهای متعددی در قالب مسابقات لیگ، حذفی و دوستانه با یکدیگر برگزار کردهاند. رقابت این دو تیم از دیرباز جذاب و دیدنی بوده و در حال حاضر این دیدار در لیگ برتر برای هر دوتیم و هواداران آنها از جذابیتی خاص و حساسیت بالایی برخوردار است که این دیدار از مسابقات مهم هر فصل این دو تیم به شمار میرود.
استقلال هماکنون برای بازیهای خانگی خود ورزشگاه آزادی را اجاره میکند.[۳۴][۳۵] این باشگاه پیش از ساخته شدن ورزشگاه آزادی تهران، در ورزشگاه امجدیه (شهید شیرودی کنونی) به میدان میرفت. استقلال در پی بازسازی چمن ورزشگاه آزادی، در فصل ۸۲–۸۱ بازیهای خانگی خود را در ورزشگاه تختی برگزار کرد.[۳۶]
در روز ۱۶ تیر ۱۳۸۷، کلنگ کمپ اختصاصی باشگاه استقلال در پارک ارم تهران به زمین خورد.[۳۷] علی فتحاللهزاده، مدیرعامل آن زمان استقلال اعلام کرد که ارزش این کمپ ۷۰ میلیارد تومان است.[۳۸]
بالاخره در بهار سال ۱۳۹۰ انتظار هواداران استقلال به سر رسید و علی فتح اللهزاده مدیرعامل استقلال کمپ اختصاصی باشگاه را افتتاح کرد. کمپ اختصاصی استقلال تهران به یاد و نام بازیکن و مربی سابق استقلال ناصر حجازی نامگذاری شدهاست.
باشگاه استقلال در تیر ۱۳۸۸، با پرداخت ۲ میلیارد تومان مالک ۱٪ از سهام بانک تات شد،[۳۹] این کار در آغاز با استقبال کارشناسان روبرو شد و اقدامی جهت سودآوری آینده باشگاه دانستهشد.[۴۰] در پایان سال ۱۳۸۸، استقلال به دلیل اختلافهای مدیریتی سهمش را با ۱۸٪ سود واگذار کرد.[۴۱]
فصل | لیگ برتر | جام حذفی | جام باشگاههای آسیا |
---|---|---|---|
۸۱–۱۳۸۰ |
دوم
|
قهرمان
|
|
۸۲–۱۳۸۱ | ۹ام |
۱/۸ نهایی
|
حذف در مرحله گروهی
|
۸۳–۱۳۸۲ |
دوم
|
نایب قهرمان
|
|
۸۴–۱۳۸۳ |
سوم
|
۱/۱۶ نهایی
|
|
۸۵–۱۳۸۴ |
قهرمان
|
انصراف از ۱/۴ نهایی به دستور هیئت مدیره
|
|
۸۶–۱۳۸۵ | ۴ام |
۱/۱۶ نهایی
|
حذف به علت ارسال نکردن مدارک
|
۸۷–۱۳۸۶ | ۱۳ام |
قهرمان
|
|
۸۸–۱۳۸۷ |
قهرمان
|
۱/۱۶ نهایی
|
حذف در مرحله گروهی
|
۸۹–۱۳۸۸ |
سوم
|
۱/۸ نهایی
|
۱/۸ نهایی
|
۹۰–۱۳۸۹ |
دوم
|
نیمه نهایی
|
حذف در مرحله گروهی
|
۹۱–۱۳۹۰ |
سوم
|
قهرمان
|
۱/۸ نهایی
|
۹۲–۱۳۹۱ |
قهرمان
|
نیمه نهایی
|
|
۹۳–۱۳۹۲ | ۵ام |
نیمه نهایی
|
|
۹۴–۱۳۹۳ | ۶ام |
۱/۴ نهایی
|
ردیف |
سال |
عنوان بازی ها |
بازی |
برد |
تساوی |
شکست |
زده |
خورده |
تفاضل |
عملکرد |
۱ | ۱۹۷۰ | قهرمانی باشگاههای آسیا | ۴ | ۴ | ۰ | ۰ | ۱۰ | ۱ | ۹+ | قهرمان |
۲ | ۱۹۷۱ | قهرمانی باشگاههای آسیا | ۵ | ۳ | ۱ | ۱ | ۸ | ۵ | ۳+ | سوم |
۳ | ۱۹۹۰–۹۱ | جام باشگاههای آسیا | ۷ | ۵ | ۲ | ۰ | ۱۱ | ۴ | ۷+ | قهرمان |
۴ | ۱۹۹۱–۹۲ | جام باشگاههای آسیا | ۵ | ۲ | ۲ | ۱ | ۹ | ۳ | ۶+ | نائب قهرمان |
۵ | ۱۹۹۸–۹۹ | جام باشگاههای آسیا | ۶ | ۴ | ۰ | ۲ | ۱۱ | ۸ | ۳+ | نائب قهرمان |
۶ | ۲۰۰۱–۰۲ | جام باشگاههای آسیا | ۷ | ۴ | ۱ | ۲ | ۱۹ | ۱۲ | ۷+ | سوم |
۷ | ۲۰۰۲–۰۳ | لیگ قهرمانان آسیا | ۳ | ۱ | ۰ | ۲ | ۵ | ۷ | ۲- | حذف در مرحله گروهی |
۸ | ۲۰۰۷ | لیگ قهرمانان آسیا | به دلیل دیر فرستادن مدارک به ایافسی، از دور مسابقات کنار گذاشتهشد. | |||||||
۹ | ۲۰۰۹ | لیگ قهرمانان آسیا | ۶ | ۰ | ۴ | ۲ | ۶ | ۱ | ۲- | حذف در مرحله گروهی |
۱۰ | ۲۰۱۰ | لیگ قهرمانان آسیا | ۷ | ۳ | ۲ | ۲ | ۱۱ | ۸ | ۳+ | حذف در مرحله ۱/۸ |
۱۱ | ۲۰۱۱ | لیگ قهرمانان آسیا | ۶ | ۲ | ۲ | ۲ | ۱۱ | ۱۰ | ۱+ | حذف در مرحله گروهی |
۱۲ | ۲۰۱۲ | لیگ قهرمانان آسیا | ۹ | ۵ | ۲ | ۲ | ۱۳ | ۶ | ۷+ | حذف در مرحله ۱/۸ |
۱۳ | ۲۰۱۳ | لیگ قهرمانان آسیا | ۱۲ | ۷ | ۳ | ۲ | ۲۰ | ۱۲ | ۸+ | نیمه نهایی |
۱۴ | ۲۰۱۴ | لیگ قهرمانان آسیا | ۶ | ۲ | ۱ | ۳ | ۷ | ۷ | ۰ | حذف در مرحله گروهی |
مجموع عملکرد | (در ۱۴ دوره) | ۸۳ | ۴۲ | ۲۰ | ۲۱ | ۱۴۱ | ۹۶ | ۴۵+ | ۲ عنوان قهرمانی+۲ عنوان نائب قهرمانی+۲ مقام سومی |
در دهه ۱۳۴۰، باشگاه تاج و شاهین، اولین باشگاههایی بودند که در ایران مدرسه فوتبال راهاندازی کردند.[۴۲] بازیکنان این مدارس فوتبال، پشتوانهای برای آینده باشگاه بودند.[۴۲] باشگاه تاج در آن زمان پشتوانه مالی خوبی داشت،[۴۲] و در بیشتر شهرستانها دارای شعبه بود.[۴۲][۴۳] اهواز، رشت، مسجدسلیمان و همدان از جمله این شهرها بودند.[۴۲] این شعبهها، حتی پس از پیروزی انقلاب نیز بنیان باشگاه استقلال را تشکیل میدادند.[۴۳]
یکی از شعبههای موفق، تاج اهواز بود که از همان ابتدا گروهی از بازیکنان خوب استان خوزستان را داشت و حتی توانست امتیاز لازم برای صعود به جام تخت جمشید ۱۳۵۲ را بدستآورد، اما چون مطابق قانون تنها یک تیم از هر باشگاه میتوانست در بالاترین دسته بازی کند؛ (و تاج تهران نیز در این دسته بود) از صعود باز ماند.[۴۴] دو سال پیش از آن نیز، تاج مسجدسلیمان در سال ۱۳۵۰ در جام منطقهای ایران شرکت کردهبود و در میان ۸ تیم، ششم شدهبود.[۴۵]
پس از انقلاب نیز، استقلال رشت (که زیر نظر شهرداری رشت بود)[۴۶] و استقلال اهواز در ردههای بالای لیگ فوتبال ایران حضور داشتند. بعدها امتیاز استقلال رشت به پگاه گیلان فروخته شد، اما استقلال اهواز تاکنون در فوتبال ایران حضور دارد. با این که استقلال اهواز، برخلاف استقلال تهران توسط بخش خصوصی مدیریت میشود[۴۷] و دو باشگاه ارتباطی با هم ندارد، گاهی «برادر» یکدیگر خوانده میشوند.[۴۸][۴۹]
تیمهای پایه استقلال در چهار رده سنّی امید، جوانان، نوجوانان و نونهالان است.[۵۰] تیمهای پایه استقلال در ورزشگاه مرغوبکار که در نازیآباد تهران قرار دارد تمرین میکنند.[۵۱]
باشگاه تاج، نخستین باشگاه فوتبال در ایران بود که برای زنان کلاس فوتبال تمرینی گذاشت و از پیشگامان فوتبال زنان در ایران بود.[۵۲] در تابستان ۱۳۸۷، رئیس کمیته بانوان فدراسیون فوتبال ایران از این باشگاه درخواست کرد تا در لیگ شرکت کند.[۵۳] در بهمن ۱۳۸۷، خبر بازی دوستانه تیم نوجوانان پسر (به مربیگری علیرضا منصوریان) و تیم دختران استقلال منتشر شد. این واقعه پس از انقلاب بیسابقه بود و جنجال و واکنشهای بسیاری برانگیخت.[۵۴][۵۵] این بازی دوستانه، منجر به انحلال تیم زنان استقلال شد.[۵۶]
مطابق با آییننامه نقل و انتقالات لیگ برتر در فصل ۹۵–۱۳۹۴، هر باشگاه لیگ برتری مجاز به استفاده از ۱۸ بازیکن بزرگسال است و بقیه بازیکنان تیم باید از سهمیهٔ زیر ۲۳ سال، زیر ۲۱ سال یا زیر ۱۹ سال باشند. در این میان هر تیم میتواند از ۴ بازیکن خارجی، شامل حداقل یک بازیکن آسیایی، استفاده کند.[۶۱][۶۲]
|
|
|
برای دیدن نام بازیکنان پیشین باشگاه که در ویکیپدیا مقاله دارند، رده:بازیکنان باشگاه استقلال را ببینید.
منابع:[۶۳][۶۴][۶۵][۶۶][۶۷][۶۸][۶۹]
# | نام | ملیت | دوران بازی در استقلال |
دوران کاپیتانی |
مدت کاپیتانی |
شماره پیراهن |
---|---|---|---|---|---|---|
|
محمد جاودان | ![]() |
۱۳۲۵–۱۳۲۷ |
|
||
|
محمد خاتم | ![]() |
۱۳۲۷–۱۳۳۱ |
|
||
|
محمود بیاتی | ![]() |
۱۳۲۸–۱۳۳۲ ۱۳۳۴–۱۳۴۱ |
|
||
|
نادر افشارعلوینژاد | ![]() |
۱۳۲۸–۱۳۳۱ ۱۳۳۴–۱۳۴۱ |
|
||
|
عارف قلیزاده | ![]() |
۱۳۲۹–۱۳۴۲ |
|
||
|
کامبیز جمالی | ![]() |
۱۳۳۶–۱۳۳۷ ۱۳۴۰–۱۳۴۷ |
|
||
|
جلال طالبی | ![]() |
۱۳۴۷–۱۳۵۰ | ۱۳۴۷–۱۳۴۸ | ۱ سال |
|
|
پرویز قلیچخانی | ![]() |
۱۳۴۷–۱۳۵۰ | ۱۳۴۸–۱۳۵۰ | ۲ سال |
|
|
علی جباری | ![]() |
۱۳۴۴–۱۳۵۴ | ۱۳۵۰–۱۳۵۴ | ۴ سال |
|
|
اکبر کارگرجم | ![]() |
۱۳۳۹ ۱۳۴۸–۱۳۵۵ |
۱۳۵۴–۱۳۵۵ | ۱ سال |
|
|
حسن روشن | ![]() |
۱۳۵۰–۱۳۵۷ ۱۳۶۱–۱۳۶۲ |
۱۳۵۵–۱۳۵۷ | ۲ سال |
|
|
حسن نظری | ![]() |
۱۳۵۳–۱۳۵۷ | ۱۳۵۷ | ۱ سال |
|
|
پرویز مظلومی | ![]() |
۱۳۵۲–۱۳۵۴ ۱۳۵۶–۱۳۶۷ |
۱۳۵۸ | چندماه |
|
|
سعید مراغهچیان | ![]() |
۱۳۶۶-۱۳۵۴ | ۱۳۵۸–۱۳۵۹ | ۱ سال |
|
|
ناصر حجازی | ![]() |
۱۳۴۸–۱۳۵۶ ۱۳۵۹–۱۳۶۵ |
۱۳۶۵-۱۳۵۹ | ۶ سال |
|
|
اصغر حاجیلو | ![]() |
۱۳۵۵–۱۳۶۷ | ۱۳۶۷-۱۳۶۵ | ۲ سال |
|
|
جعفر مختاریفر | ![]() |
۱۳۶۱–۱۳۷۰ | ۱۳۶۷–۱۳۶۸ | ۱ سال |
|
|
رضا احدی | ![]() |
۱۳۶۰–۱۳۶۶ ۱۳۶۸–۱۳۷۱ |
۱۳۶۸–۱۳۶۹ | ۱ سال |
|
|
شاهرخ بیانی | ![]() |
۱۳۵۶–۱۳۶۴ ۱۳۶۸–۱۳۷۱ |
۱۳۶۹–۱۳۷۰ ۱۳۷۱ |
۲ سال |
|
|
رضا نعلچگر | ![]() |
۱۳۵۶–۱۳۶۲ ۱۳۶۵–۱۳۶۶ ۱۳۷۰ |
۱۳۷۰ | ۱ ماه |
|
|
شاهین بیانی | ![]() |
۱۳۵۷–۱۳۶۴ ۱۳۶۸–۱۳۷۴ |
۱۳۷۰–۱۳۷۱ ۱۳۷۱–۱۳۷۳ |
۳ سال |
|
|
امیر قلعهنویی | ![]() |
۱۳۶۷–۱۳۷۶ | ۱۳۷۳–۱۳۷۶ | ۳ سال |
|
|
جواد زرینچه | ![]() |
۱۳۶۷–۱۳۷۰ ۱۳۷۲–۱۳۸۰ ۱۳۸۱–۱۳۸۲ |
۱۳۷۶–۱۳۸۰ ۱۳۸۱–۱۳۸۲ |
۵ سال |
|
|
مهدی پاشازاده | ![]() |
۱۳۷۱–۱۳۷۷ ۱۳۸۰–۱۳۸۲ |
۱۳۸۰–۱۳۸۱ | ۱ سال |
|
|
محمود فکری | ![]() |
۱۳۷۲–۱۳۷۴ ۱۳۷۶–۱۳۸۶ |
۱۳۸۲–۱۳۸۶ | ۴ سال |
|
|
علیرضا منصوریان | ![]() |
۱۳۷۴–۱۳۷۶ ۱۳۷۶–۱۳۷۷ ۱۳۸۱–۱۳۸۷ |
۱۳۸۶–۱۳۸۷ | ۱ سال |
|
|
فرهاد مجیدی | ![]() |
۱۳۷۶–۱۳۷۸ ۱۳۷۹ ۱۳۸۶–۱۳۹۰ ۱۳۹۱–۱۳۹۲ |
۱۳۸۷–۱۳۹۰ ۱۳۹۱–۱۳۹۲ |
۴ سال |
|
|
مهدی امیرآبادی | ![]() |
۱۳۸۳–۱۳۹۱ | ۱۳۹۰–۱۳۹۱ | ۱ سال |
|
|
سید مهدی رحمتی | ![]() |
۱۳۸۴–۱۳۸۶ ۱۳۹۰–۱۳۹۳ ۱۳۹۴– |
۱۳۹۲–۱۳۹۳ ۱۳۹۴– |
۲ سال |
|
|
امیرحسین صادقی | ![]() |
۱۳۷۹–۱۳۸۷ ۱۳۸۸–۱۳۹۰ ۱۳۹۱–۱۳۹۴ |
۱۳۹۳ | ۶ ماه |
|
|
غلامرضا عنایتی | ![]() |
۱۳۸۲–۱۳۸۵ ۱۳۸۸–۱۳۹۰ ۱۳۹۳–۱۳۹۴ |
۱۳۹۴-۱۳۹۳ | ۵ ماه |
|
![]() |
سرمربی |
![]() |
مربی |
![]() |
مربی |
![]() |
مربی آنالیزور |
![]() |
مربی آنالیزور |
![]() |
مربی دروازهبانها |
![]() |
مربی بدنساز |
![]() |
آنالیزور |
![]() |
سرپرست |
![]() |
مدیر تدارکات |
![]() |
تدارکات |
در این جدول تنها جامهای رسمی شامل لیگ باشگاههای ایران، جام حذفی ایران، لیگ باشگاههای تهران، و جام باشگاههای آسیا ذکر میشود.
نام | دوران | جامها | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
کشوری | آسیایی | جمع | |||||||
لیگ | حذفی | دیگر جامها |
جام باشگاهها |
||||||
![]() |
۱۳۴۸–۱۳۵۵
|
۲
|
۰
|
۲
|
۱
|
۵
|
|||
![]() |
۱۳۶۴–۱۳۶۲
۱۳۶۸–۱۳۷۱
۱۳۷۴–۱۳۷۵
۱۳۷۹–۱۳۸۱
|
۲
|
۲
|
۳
|
۱
|
۸
|
|||
![]() |
۱۳۷۵–۱۳۷۸
۱۳۸۶
|
۱
|
۰
|
۰
|
۰
|
۱
|
|||
![]() |
۱۳۸۱ (مربی موقت)
۱۳۸۲–۱۳۸۵
۱۳۸۸–۱۳۸۷
۱۳۹۱–۱۳۹۴
|
۳
|
۲
|
۰
|
۰
|
۵
|
|||
![]() |
۱۳۹۱–۱۳۸۹
۱۳۹۴–
|
۰
|
۱
|
۰
|
۰
|
۱
|
![]() |
مالک |
![]() |
مدیرعامل |
![]() |
قائم مقام مدیر عامل باشگاه |
![]() |
معاون حقوقی باشگاه |
![]() |
معاون فرهنگی و اجتماعی باشگاه |
![]() |
مسئول کمیته روابط عمومی باشگاه |
![]() |
مسئول کمیته پیشکسوتان |
![]() |
رئیس کمیته اقتصادی و توسعه بازار |
![]() |
رئیس کمیته انضباطی |
![]() |
رئیس کمیته استیناف |
![]() |
رئیس کمیته پزشکی |
![]() |
معاون ورزشی باشگاه |
![]() |
مشاور عالی حقوقی |
![]() |
رئیس کانون هواداران |
![]() |
سرپرست کمپ |
![]() |
رئیس هیئت مدیره و عضو هیئت مدیره |
![]() |
سخنگوی باشگاه و عضو هیئت مدیره |
![]() |
عضو هیئت مدیره |
![]() |
رئیس آکادمی و عضو هیئت مدیره |
![]() |
عضو هیئت مدیره |
![]() |
عضو هیئت مدیره |
![]() |
عضو هیئت مدیره |
![]() |
عضو هیئت مدیره |
![]() |
دبیر و عضو هیئت مدیره |
منابع | [۷۰][۷۱][۷۲][۷۳][۷۴][۷۵][۷۶] |
مدیر | دوران مدیریت |
---|---|
![]() |
|
![]() |
|
![]() |
|
![]() |
|
![]() |
|
![]() |
|
![]() |
|
![]() |
|
![]() |
|
![]() |
|
![]() |
|
![]() |
|
![]() |
|
دوره | تولیدکننده | حامی مالی |
۰۲–۲۰۰۱ | پوشاک ورزشی دایی | ال جی |
۰۳–۲۰۰۲ | ||
۰۴–۲۰۰۳ | تولیدی جورابان | آیوا |
۰۵–۲۰۰۴ | عقیلی | شارپ |
۰۶–۲۰۰۵ | آبی پوشان | ساژم |
۰۷–۲۰۰۶ | مجید | ایرانسل |
۰۸–۲۰۰۷ | تعاونی اعتباری شهر | |
عقیلی | فروشگاه زنجیرهای شهروند | |
۰۹–۲۰۰۸ | آل اشپورت | بازار مبل و موبایل ایران |
۱۰–۲۰۰۹ | ||
۱۱–۲۰۱۰ | بانک شهر | |
۱۲–۲۰۱۱ | ||
۱۳–۲۰۱۲ | بانک رفاه و صدرا سیستم | |
۱۴–۲۰۱۳ | مجید | بازار مبل ایران |
۱۵–۲۰۱۴ | ||
۱۶–۲۰۱۵ | ۳۶۱ درجه | همراه اول |
شرلوک هولمز نام یک کاراگاه خصوصی و شخصیتی داستانی است که (بر اساس داستانها) متولد یورکشایر انگلستان و در اواخر قرن ۱۹ و آغاز قرن ۲۰ فعالیت میکرده است. شخصیت داستانی شرلوک هولمز نخستین بار در سال ۱۸۸۷م توسط نویسنده و پزشک اسکاتلندی سر آرتور کانن دویل ساخته و پرداخته شد و در کتابها مطرح شد.
نام او را در ترجمههای فارسی اغلب «شرلوک هولمز» یا «شرلوک هلمز» نوشتهاند. کریم امامی، مترجم برجسته و مترجم «ماجراهای شرلوک هولمز؛ کارآگاه خصوصی»، ضبط صحیح نام وی در زبان فارسی را «شِرلاک هومز» ذکر کردهاست. ∗
معروف بودن هولمز به خاطر قدرت استثایی او در مشاهده جزئیات و استنتاج منطقی بر اساس آن است، قدرتی که وی را بدون شک معروفترین کارآگاه تخیلی جهان و یکی از مشهورترین مخلوقات داستانی همه اعصار ساختهاست و علاوه بر همراه همیشگی او «دکتر واتسن» و مأموران اسکاتلندیارد خواننده را نیز به حیرت وا میدارد. نام کامل او ویلیام شرلوک اسکات هولمز است. شرلوک هولمز در داستانهای اصلی هیچگاه خود را کاراگاه خصوصی نخوانده، بلکه به عنوان کارگاه مشاور خود را میخواند و در نوع خود تک است.
شرلوک هولمز، در روز ششم ژانویه ۱۸۵۴ در روستایی به نام مایکرافت (که اتفاقاً نام برادر بزرگتر وی نیز هست) در ایالت یورکشایر به دنیا میآید. وقتی بزرگ میشود به دانشگاه آکسفورد میرود و اولین معمای جنایی خود را (به نام راز کشتی گلوریا اسکات) در ۲۰ سالگی حل میکند. وی پس از گذراندن تحصیلات دانشگاه و فارغالتحصیل شدن تصمیم میگیرد به عنوان یک کارآگاه خصوصی به کار بپردازد و خدمات خود را به مراجعینش ارائه دهد که همین مشغله اصلی و منبع تأمین معاش وی در بیستوسه سال بعد میگردد. شرلوک هولمز، در داستان «اتود در قرمز لاکی» با واتسن آشنا میشود و هر دو باهم، در خانهای به شماره پلاک ۲۲۱ب واقع در خیابان «بیکر»، ساکن میشوند. بیشتر داستانهای شرلوک هولمز، از زبان دکتر واتسن، بازگو میشوند و نویسنده از شیوه مقابله کردن هوش و ذکاوت تیز هولمز در برابر قوه هوش ضعیفتر واتسن، بهره جسته و به این طریق برتری فکری کارآگاه مشهور را بهتر نشان میدهد.
کارآگاه «لسترید (یا لستراد)» و «گرگسن» از اسکاتلندیارد، هرگاه راه اشتباهی را، در حل مسائل میروند به شرلوک هولمز مراجعه میکنند و معمولاً او مسیر درست را به آنان نشان میدهد.
بزرگترین دشمن او پروفسور جیمز موریارتی شریر بود که به دست هولمز نابود شد.
از مجموعه داستانهای شرلوک هولمز، ترجمههای زیادی به زبان فارسی انجام شدهاست که شاخصترین آنها را میتوان ترجمههای کریم امامی که در چهار جلد در مجموعهٔ کتابهای سیاه از سوی انتشارات طرح نو منتشر شدهاست، دانست. همچنین مژده دقیقی نیز داستانهای بلند شرلوک هولمز شامل: «اتود در قرمز لاکی»، «نشانه چهار»، «درنده باسکرویل»، «دره وحشت»، «جعبه مقوایی» و «حلقه سرخ» را ترجمه و توسط انتشارات کارآگاه وابسته به نشر هرمس به چاپ رساندهاست.
داستانهای بلند
مجموعه داستانهای کوتاه
پس از مرگ سر آرتور کانن دویل، نویسندگان متعددی سعی کردند راه وی را ادامه دهند و داستانهای شرلوک هولمز بنویسند. از جملهٔ این نویسندگان، پسر نویسندهٔ اصلی، یعنی آدریان کانن دویل بود که به همراه جان دیکسون کار (از نویسندگان شهیر داستان کاراگاهی) مجموعهای را تحت عنوان شاهکارهای شرلوک هولمز به چاپ رساند. این مجموعه به همراه آثار اقتباسی دیگری از نیکلاس مه یر توسط رامین آذر بهرام به فارسی ترجمه شده است. همچنین کتاب «شرلوک هولمز خانه ابریشمی» به عنوان اولین رمان اقتباسی شرلوک هولمز نوشتهٔ آنتونی هوروویتس به ترجمهٔ مریم رفیعی در انتشارات ایرانبان منتشر شده است.[۲] در کنار اینها داستان کوتاه «شرلوک هولمز در مزاحمت اسرار آمیز جان وینسنت هاردن» نوشتهٔ دان آندریاکو به ترجمهٔ نوید فرخی توسط انتشارات MX Publishing(ناشر داستانهای اقتباسی شرلوک هولمز) به زبان فارسی ترجمه شده است.[۳]
از اوایل دهه ۷۰ شمسی شبکههای مختلف صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران اقدام به پخش مجموعههای شرلوک هولمز تولید تلویزیون گرانادا کردهاند. در این مجموعه جرمی برت بازیگر فقید انگلیسی در نقش هولمز و دیوید برک و ادوارد هاردویک به ترتیب در نقش دکتر واتسن ایفای نقش کردهاند (دیوید برک فقط در سری اول حضور دارد). تهیه کنندگی این مجموعهها را عمدتاً جان هاوکسورث انجام داده است.[۴] این مجموعهها به صورت متناوب از تلویزیون پخش شده است و یکی از علل اصلی آشنایی توده مردم ایران با شخصیت شرلوک هولمز و دکتر واتسن بوده است. حتی افرادی که کتابهای او را نخواندهاند و نمیدانند نویسنده داستهانهای شرلوک هولمز چه کسی بوده است و چه بسا اصلاً اطلاع نداشته باشند که شرلوک هولمز یک شخصیت داستانی است، به دلیل پخش این مجموعهها با وی و کارهایش آشنایی پیدا کردهاند؛ و گرایش عام مردم ایران به سمت رسانههای شفاهی تا خواندن کتاب نیز در این امر (شناخت وی از طریق سریالهایش) بی تأثیر نبوده است.
اقتباسی مدرن از شرلوک هلمز، سریال شرلوک ساخت بیبیسی در سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ با هنرنمایی بندیکت کامبرباچ و مارتین فریمن در نقشهای شرلوک هملز و دکتر جان واتسون بوده است.
هالیوود تا کنون در دو فیلم شخصیت شرلوک هلمز را با نقش آفرینی رابرت داونی جونیور در نقش شرلوک هلمز و جود لاو در نقش دکتر واتسن به سینما عرضه کرد.
![]() |
این نوشتار نیازمند جعبۀ اطلاعات استاندارد است. الگوی مناسب را میتوانید در فهرست الگوها بیابید. |
هائه موسو، به گفته برخی مورخین پدر مؤسس گوگوریو یعنی جومونگ میباشد. هائه موسو اولین رهبر گروه دامول بود. گروه دامول گروهی بودند که برای نجات مردم چوسان از دست امپراطوری پر قدرت هان بسیار تلاش کردند و از هائه موسو به عنوان رهبری دلیر و شجاع یاد میکردند وجود هائه موسو به سربازان گروه دامول روحیهای وصف ناپزیر میداد. آشنایی هائه موسو با یوهوا به زمان نجات دادن هائه موسو از مرگ به دست یوهوا باز میگردد.
امپراطوری هان برای سر هائه موسو جایزه تعیین کرده و اعلام کرده بود هر که وی را پناه دهد کشته خواهد شد و به دلیل اینکه قبیلهٔ هابک هائه موسو را پناه داده بود به دست سربازان هان نابود شد و یوهوا دختر رئیس قبیله هابک به بردگی گرفته شد. در راه انتقال یوهوا به کشور هان گوموا شاهزادهٔ آن زمان کشور بویو وی را از دست سربازان هان نجات میدهد و به بویو میرود. سپس یوهوا به مقر سربازان دامول و پیش هائه موسو برمیگردد و در آنجا باهم ازدواج میکنند و یوهوا، جومونگ را باردار میشود.
هائه موسو به کوک گوموا دوست صمیمی اش با کشور بویو متحد میشود تا به امپراطوری هان حمله کنند اما امپراتور بویو (هائه بورو) خیانت میکند و با کشور هان همدستی کرده نقشهٔ هائه موسو را لو میدهد و در نهایت در روز جنگ هائه موسو دستگیر میشود اما گوموا موفق میشود وی را نجات دهد ولی در راه فرار هائه موسو کشته میشود و یوهوا به عنوان همسر دوم گوموا در قصر بویو ساکن میشود و جومونگ را بزرگ میکند.
در حالی که همه فکر میکردند هائه موسو کشته شده ۲۰ سال بعد سرنوشت باعث میشود که جومونگ و هائه موسو که در یک غار زندانی بوده همدیگر را ببینند و جومونگ از هائه موسو شمشیر زنی و کمانداری حرفهای را یاد میگیرد و سرانجام هائه موسو به دست دائهسو برادر ناتنی جومونگ کشته میشود. ماهها و یا سالها بعد وقتی جومونگ میفهمد که هائه موسو پدرش بوده بسیار ناراحت میشود و تصمیم میگیرد که راه پدرش را ادامه دهد و گروه دامول را تشکیل میدهد و به نجات مردم چوسان میپردازد.
جومونگ با کمک سوسونو (نامزد جومونگ و دختر ارباب یونتابال تاجر) کشور گوگوریو را تأسیس میکندجومونگ | |
---|---|
پادشاه گوگوریو | |
![]() مجسمه پادشاه جومونگ در آرامگاه وی در پیونگیانگ پایتخت کره شمالی
|
|
دوران | ۳۷ تا ۱۹ پیش از میلاد |
زادروز | ۵۸ پیش از میلاد |
مرگ | ۱۹ پیش از میلاد (۳۹ سال) |
پیش از | یوری |
همسران |
بانو یه سویا سوسانو |
دودمان | گوگوریو |
پدر | ژنرال هه موسو |
مادر | بانو یوها |
فرزندان | یوری |
تاریخ کره | ||||||
---|---|---|---|---|---|---|
پیش از تاریخ |
||||||
|
دانگمیونگ (زاده ۵۸ ق. م. درگذشته ۱۹ ق. م. - پادشاهی ۳۷ تا ۱۹ قبل از میلاد) یا به طور کامل دانگمیونگ سئونگ وانگ که به اسم زمان تولدش جومونگ به معنی تیر انداز ماهر معروف است، موسس امپراتوری گوگوریو بود. گوگوریو در میان سه امپراطوری کره، شمالیترین آنها محسوب میشد و بخشهایی از منچوری و کره شمالی امروزین را در بر میگرفت.. درلوح سنگی گوانگائتو از او با نام چومووانگ به معنی پادشاه چومو و در ۲ کتاب تاریخی سامگوک ساگی و سامگوک یوسا از او با نام جومونگ و عنوان گو یاد شدهاست. همچنین در کتاب سامگوک ساگی از او با نام چومونگ یا سانگائی نیز نام برده شدهاست. آرامگاه جومونگ در کره شمالی کنونی واقع است. در سایر نوشتههای بدست آمده او با نامهای چومونگ، جونگمو یا دومو معرفی شدهاست.[۱]
افسانه تاسیس گوگوریو برگرفته از متون کهن کره از جمله لوح سنگی گوانگائتو میباشد. معروفترین متن شناخته شده با اندکی تغییرات از کتابهای سامگوک یوسا، سامگوک ساگی و دانگمیونگ سئونگ وانگ پیئون از دانگ گوک ایسانگ گوکجیپ بدست آمدهاست.
بحثهای مختلفی بر سر آنکه پدر واقعی او چه کسی بوده به وجود آمدهاست، در بعضی از متون کره، جومونگ را پسر هه موسو (به معنی پسر آسمان) و یوها (به معنی دختر خدای رودخانه هابک) توصیف کردهاند.
گفته شدهاست که هموسو با یوها زمانی که او در کنار رودخانه در حال حمام کردن بود آشنا شدهاست، اما خدای رودخانه هه موسو را قبول نکرد و او به آسمان برگشت. خدای رودخانه یوها را به اوبالسو تبعید کرد، مکانی که او با پادشاه دانگ بویو (بویو شمالی)، گوموا آشناشد و ندیمه او گردید. یوهوا که توسط هموسو باردار شده بود، پسری را بدنیا آورد[۲] که جومونگ نامیده شد و در زبان کرهای به معنی کماندار ماهر است. جومونگ در تیراندازی ماهر بود.
جومونگ برای مهارت استثنایی که در تیراندازی داشت، معروف بود. سرانجام به خاطر حسادت پسران گوموا، جومونگ مجبور به ترک دانگ بویو شد. برطبق افسانهای در هنگام فرار با اسبش به رودخانهای خروشان رسید، لاک پشتها و جانوران آبزی بر سطح آب آمدند و یک پل ایجاد کردند.[۳] هنگامیکه او به سرزمینی که در جنوب رودخانه قرار داشت وارد شد، مورد استقبال گو موسئو دانگون فرمانروای جولبون (که همان باک بویو بود) قرار گرفت. گو موسئو میدانست که جومونگ یک مرد معمولی نیست و دخترش سوسانو را به عقد او درآورد. بعد از مرگ گو موسئو در ۳۷ قبل از میلاد، جومونگ هفتمین دانگون در باک بویو گردید. او تمام ۵ قبیله جولبون را با یکدیگر متحد کرد و یک کشور پادشاهی متمرکز به وجود آورد.
جومونگ در سال ۳۷ قبل از میلاد کشور گوگوریو را تاسیس نمود و اولین پادشاه گوگوریو شد. در همان سال، پادشاه قبیله بیرو که سونگینگ نام داشت پس از دریافت کمک جهت شکست قبیله مالگال که مورد هجوم آنها قرار گرفته بود، تسلیم جومونگ شد. در سال ۳۴ قبل از میلاد، جولبون سئونگ اولین شهر پایتخت گوگوریو همراه با قصر امپراتوری تکمیل شد. ۴ سال بعد و در سال ۲۸ قبل از میلاد، جومونگ ژنرال بو ویئوم را جهت تسخیر پادشاهی اوکجه فرستاد. در طی همان سال مادر جومونگ، یوها، در قصر دانگ بویو درگذشت و برای او یک مراسم خاکسپاری در حد یک ملکه گرفتند در حالیکه او فقط یک صیغه سلطنتی بود. جومونگ یک فرستاده و هدایای فراوانی جهت قدردانی از سخاوت پادشاه گوموا، برای او ارسال نمود. در سال ۱۹ قبل از میلاد، همسر اول جومونگ، یی سویا همراه پسرش، یوری، دانگ بویو را ترک کردند و وارد گوگوریو شد.[۴] یی سویا، ملکه شد و سوسانو همسر دوم جومونگ به علت فشارهای وارده و همچنین ترس از موقعیت پسرانش در آینده گوگوریو تصمیم به ترک آنجا گرفت. سوسانو، گوگوریو را همراه دو پسرش و تعدادی از مردم ترک کرد و آنها را به سمت جنوب شبه جزیره کره، مکانی که در حال حاضر کره جنوبی در آن قرار دارد، رهبری کرد. جومونگ اولین پسرش یوری را به عنوان ولیعهد معرفی نمود و او را وارث تاج و تخت کرد.
جومونگ در سال ۱۹ قبل از میلاد، در سن ۴۰ سالگی درگذشت.[۵] شاهزاده یوری که ولیعهد نیز بود، پدرش را در یک قبر هرمی شکلی دفن نمود و پس از مرگ به او نام چومو سئونگ وانگ را اهدا نمود.
فرضیات زیادی در مورد علت مرگ او مطرح است که از مهمترین آن میتوان به عفونت دست چپ او اشاره نمود که در اثر جراحت شمشیر زهرآگین در جنگ ایجاد شده بود.
قلمرو پادشاهی گوگوریوی جومونگ، سرانجام توسعه پیدا کرد و به یک قدرت بزرگ منطقهای تبدیل شد. گوگوریو به مدت 900 سال باقیماند و در این مدت ۲۸ پادشاه از خانواده سلطنتی گو بر آن حکمرانی کردند تا اینکه توسط نیروهای متحد تانگ-شیلا مورد هجوم قرار گرفت. امروزه فرزندان جومونگ از لقب گو در نام خانوادگی خود استفاده میکنند. در سال ۲۰۰۷-۲۰۰۶، شبکه تلویزیونی امبیسی کره جنوبی، درام تاریخی و پرطرفدار ۸۱ قسمتی افسانه جومونگ را تولید و پخش نمود.
همسر و فرزندان: